سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :20
کل بازدید :26096
تعداد کل یاداشته ها : 53
103/9/9
3:11 ص
موسیقی

اقرار باید کرد حزن انگیزم امشب

 

من از تمام فصلها...پاییزم امشب

 

با ذره بین باید نگاهم کرد.زیرا

 

چیزی شبیه ذره ای ناچیزم امشب

 

بگذار تا روشن بگویم مثل دریا

 

آشفته حالم.از جنون لبریزم امشب

 

با دوست و دشمن ندارم هیچ کاری

 

از سایه ی خود نیز می پرهیزم امشب

 

حس میکنم مانند تندیسی ترک پوش

 

با یک تلنگربر زمین می ریزم امشب

 

تا صبح فردا را ببینم از دل خاک

 

باید شبیه دانه ها برخیزم امشب...