من دوستی با برگ نیلوفر گرفتم
از این کویر تلخ غربت پر گرفتم
با عطر لیموهای بارون خورده مست
مانند مجنون عشق را از سر گرفتم
من حرفهای آبیت را دوست دارم
من با نگاهت مستی از ساغر گرفتم
روحت شبیه مرغزار و آسمان بود
در چشمهایت رنگی از شبدر گرفتم
رفتم کنار چشمه ی احساس پاکت
آنجا سراغ از پونه های تر گرفتم
هر لحظه بودن با تو پرواز دلم بود
من با تمام لحظه هایت خو گرفتم