ای دیر به دست آمده بس زود برفتی
آتش زدی اندر من و چون دود برفتی
چون آرزوی تنگدلان دیر رسیـــــدی
چون دوستی سنگدلان زود برفتـــی
زان پیش که در باغ وصال تو دل من
از داغ فراق تو بر آســــود برفتــی
ناگشته من آزاد تو آزاد بجستــــــی
ناکرده مرا وصل تو خشنود رفتــی
آهنگ به جان من دلسوخته کـــردی
چون در دل من عشق بیفزود برفتی
امروز فکر میکنم ذهن دوستی رو با یادآوری برخی خاطرات مشغول کردم
فکر میکنم این چند جمله خوب باشه برای تسلی دلش